جوک و پ ن پ وترول ها و.......


نويسنده : صدف جون



نويسنده : صدف جون



نويسنده : صدف جون



نويسنده : صدف جون



نويسنده : صدف جون


يه يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام ... ؟ يارو ميگه . آخ آخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم


نويسنده : صدف جون



اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده
 
 


نويسنده : صدف جون



به یارو میگن ۱۲ امام رو میشناسی؟ میگه آره. میگن خوب نام ببر؟ میگه اونجوری که نه. اگه ببینمشون میشناسم


نويسنده : صدف جون


طرف خودشو میمالیده به سپر ماشین ! میگن چی کار میکنی بابا, میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم


نويسنده : صدف جون


یه روز یه مرد برای بار چهارم میره دادگاه قاضی بهش میگه خجالت نمی کشی برای بار چهارم میایی میگه تو باید خجالت بکشی که هرروز این جا هستی


نويسنده : صدف جون