جوک و پ ن پ وترول ها و.......

 - ساعت چنده ؟
- قدیم یا جدید ؟
پرکاربردترین سوال فروردین ماه 


نويسنده : صدف جون


 ﺩﺧﺘﺮ : ﺗﻮ ﺧﺠﺎﻟﺖ ﻧﻤﯽﮐﺸﯽ ﺍﻓﺘﺎﺩﯼ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﻦ ؟
ﭘﺴﺮ: ﯾﻌﻨﯽ ﺑﺮﮔﺮﺩﻡ ؟!
ﺩﺧﺘﺮ: ﻧﻪ ، ﻓﻘﻂ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ! 



نويسنده : صدف جون


 وﻗﺘﯽ ﺧﺪﺍ زن ﺭﺍ آﻓﺮﯾﺪ ﮔﻔﺖ :
به به ﭼﻪ ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺯﯾﺒﺎﯼ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩﻡ !
ﺳﭙﺲ مرد ﺭﺍ ﺧﻠﻖ ﮐﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ :
عیبی نداره سوار ماشین مدل بالا بشن به چشم میان 


نويسنده : صدف جون


 من نمیگم به خانمها گواهینامه ندینا

فقط بی زحمت واسشون جاده جدا هم درست کنین


نويسنده : صدف جون


خارجی ها قبل از امتحان :موفق باشی رفیق.

ایرانی ها قبل از امتحان:برسونی ها.


نويسنده : صدف جون


  

طریقه ی روانی کردن دخترا با دو حرکت:

1- ازشون عکس بگیرید

2- عکسشون رو نشونشون ندید


نويسنده : صدف جون


  

هر وقت شارژ ایرانسل میگیریم یاد رتبه ی کنکورم میفتم

اونوخت بغض گلوم رو میگیره

 


نويسنده : صدف جون


 


 

اینکه من الان دارم دو ساعته اخبار انگلیسی میبینم به این معنی نیست که من خیلی زبان انگلیسی بلدم

بلکه بدین معنیه که کنترل تلویزیون 2 متر از من دوره ...

بعلههههه

 


نويسنده : صدف جون


 قهرمان بچگی های ما بروسلی بود شدیم این

نمی دونم این جدیدیا با امثال جاستین بیبر به کجا میخوان برسن ؟


نويسنده : صدف جون


 من که رکیک ترین فحش مبابام ” دیوانه “  و مستهجن ترین حرف مامانم ” بی شخصیت ” بود شدم این !!!

خدایا به حق همین ماه عزیز ت بچمو به تو سپردم!


نويسنده : صدف جون


 رفتم پیش دوستم میگه ماشینت کو؟میگم خوابوندن...

میگه:مگه خلاف کردی؟گفتم پ ن پ توراه داشتم میومدم ماشینم خوابش

میومدفتم بذارم یه کم لالاکنه...


نويسنده : صدف جون


زنگ زدم118میگم اکبربهروزی...

میگه شمارشو میخای

میگم:پ ن پ دارم خودمومعرفی میکنم....راستی اسم چیه

 

 

 

 


نويسنده : صدف جون




 

ﺍﻣﺮﻭﺯ ﮐﻪ ﺳﻮﺍﺭ ﭘﺮﺍﯾﺪﻡ ﺑﻮﺩﻡ
ﭘﺸﺖ ﭼﺮﺍﻍ ﻗﺮﻣﺰ ﮐﻪ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻡ
ﺑﻐﻠﻢ ﯾﻪ”BMV X3″ ﻭﺍﯾﺴﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩ
.
.
ﺩﯾﺪﻡ ﺭﺍﻧﻨﺪﺵ ﺩﺍﺭﻩ ﺑﺎ ﺑﻐﺾ ﻭ ﺣﺴﺮﺕ ﺑﻪ
ﻣﺎﺷﯿﻨﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﻣﯿﮑﻨﻪ
ﻣﻨﻢ ﺑﺎ ﯾﻪ ﻧﯿﻢ ﻧﮕﺎﻩ ﺗﺤﻘﯿﺮ ﺁﻣﯿﺰ ﻭ ﭘﻮﺯﺧﻨﺪ
ﻋﯿﻨﮏ ﺩﻭﺩﯾﻤﻮ ﻭﺭﺩﺍﺷﺘﻤﻮ ﺷﯿﺸﻤﻮ ﺩﺍﺩﻡ ﺑﺎﻻ،
ﭼﺮﺍﻍ ﮐﻪ ﺳﺒﺰ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻭﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﺑﻬﻢ ﻧﮕﺎﻩ
ﻣﯿﮑﺮﺩ ﺑﺎ ۲۰۰ ﺗﺎ ﺳﺮﻋﺖ ﺭﻓﺘﻢ ﺗﻮ ﺍﻓﻖ ﻭ…

 

 


نويسنده : صدف جون


چند تا مورد هست میگم قشنگ با حس بهش فکر کنین
۱ – کشیدن دندون رو چوب بستنی
۲ – ناخون کشیدن رو موزایک
۳ – جویدن کانوا
۴ – کشیدن ناخون رو تخته سیا .
۵ – کشیده شدن سفت بیل رو آسفالت زیر ماسه .
۶ – کشیدن سکه رو مزاییک .
۷-کشیدن دو تا یونولیت به هم.
۸-کشیدن چنگال رو فلز
۹-کشیدن دندون ها بهم
۱۰-کشیدن ناخن رو دیوار
هرچی فحش هم بدی خودتی!
.
 


نويسنده : صدف جون


این حرف بزرگمهر که می گفت
“سحرخیز باش تا کامروا شوی” رو زیاد جدی نگیر
دور و بر ما، سحر خیز ها یا کله پز شدند یا نانوا !
.
 


نويسنده : صدف جون


.
اگر دنیــــــا برعکس بود آدما عاشق نمی شدند
عاشقا آدم می شدند

 


نويسنده : صدف جون


به منشی شرکتمون میگم برو تو پروگرام فایل
میگه کامپیوترو روشن کنم ؟
گفتم نه , چند تا سوراخ پشت کیس گذاشتن
از اونجا سعی کن به حول و قوه الهی وارد بشی
.
.
 


نويسنده : صدف جون



نويسنده : صدف جون



نويسنده : صدف جون



نويسنده : صدف جون



نويسنده : صدف جون



نويسنده : صدف جون



نويسنده : صدف جون



نويسنده : صدف جون


يه يارو زنگ ميزنه پيتزا فروشي ميگه يه پيتزا مي خواستم. فروشنده ميگه . به نام ... ؟ يارو ميگه . آخ آخ . ببخشيد .به نام خدا , يه پيتزا مي خواستم


نويسنده : صدف جون



اگه دیدی یه سوسک پشت و رو افتاده و داره دست و پا می زنه، فکر نکن با دمپائی زدنش... داره به قیافه تو می خنده
 
 


نويسنده : صدف جون



به یارو میگن ۱۲ امام رو میشناسی؟ میگه آره. میگن خوب نام ببر؟ میگه اونجوری که نه. اگه ببینمشون میشناسم


نويسنده : صدف جون


طرف خودشو میمالیده به سپر ماشین ! میگن چی کار میکنی بابا, میگه دارم اوقاتمو سپری میکنم


نويسنده : صدف جون


یه روز یه مرد برای بار چهارم میره دادگاه قاضی بهش میگه خجالت نمی کشی برای بار چهارم میایی میگه تو باید خجالت بکشی که هرروز این جا هستی


نويسنده : صدف جون


 
به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است
 
 


نويسنده : صدف جون


نصیحت حیف نون به پسرش:


هیچ وقت زن نگیر به پسرت هم بو زن نگیره


نويسنده : صدف جون


این قدر که من از تصادف اصف خوش حال شدم فکر کنم خود باران هم خوش حال نشد


نويسنده : صدف جون


مرد:قسم می خوری که منو به خاطرپول هام دوست نداری؟


زن:هزار تومن بده تاقسم بخورم


نويسنده : صدف جون


بیادوری کنیم ازدرس


بیا مشروط بشیم کمکم


بیابادرس توبدتر شو


بیا این ترمو ردشو


ببین گاهی یک وقتایی دلم می گیره از استادنه بیدارم نه می خوابم از این نمرات من پیداست


نويسنده : صدف جون


ارزوی هرپدری هست که پسرش رو تولباس دامادی ببینه ولی ارزوی من اینه که بابامرو توشلوار لی ببینم


نويسنده : صدف جون


عشق از زبان بچه ها


مهدکودکم که تمام شود میروم و برای خودم دونبال زن می گردم


نويسنده : صدف جون


بهترین سن برای ازدواج چند سالگی است?


84سللگی چون مجبورنیستی کارکنی فقط می خوابی ومی خوری


نويسنده : صدف جون


 داشتیم با مامانم وسایل انباری رو مرتب میکردیم  یه دفعه مامانم یه جعبه مدادرنگی ۲۴رنگ قاب فلزی رو از توو کارتون درآورد  نگاش کرد و زد زیر خنده!!!  گفت: میدونی این چیه؟  اینو خریده بودم هروقت معدلت ۲۰ شد بدم بهت  حیف واقعا!!!  خاک تو سرت
---------
 


نويسنده : صدف جون


دعای غضنفر بعد از نماز: خدایا مواظب خودت باش!!


نويسنده : صدف جون


 به غضنفر میگن این خیابون کجا میره؟ میگه من 40 ساله تو این خیابون زندگی میکنم تا حالا ندیدم جایی بره!!!


نويسنده : صدف جون